تو اومدی تو دنیام پاتو گذاشتی واسم انگار خیلی فرق با همه داشتی شدی یه ستاره تو آسمونم کنار تو حالم خوبه میدونم اینو میدونم با تو تو قلبم یه خونه ساختم من عشقو تازه با تو شناختم اون دوتا چشمات آرامشم شد با تو حریفم یه تنه من کل شهرو با تو تو قلبم یه خونه ساختم من عشقو تازه با تو شناختم اون دوتا چشمات آرامشم شد با تو حریفم یه تنه من کل شهرو واسه همه روزام از تو خاطره میخوام دوست دارم تو هم باشی همیشه توی دنیام عشقه این برقی که توی چشامه من یه فرشته دارم که همیشه باهامه با تو تو قلبم یه خونه ساختم من عشقو تازه با تو شناختم اون دوتا چشمات آرامشم شد با تو حریفم یه تنه من کل شهرو با تو تو قلبم یه خونه ساختم من عشقو تازه با تو شناختم اون دوتا چشمات آرامشم شد با تو حریفم یه تنه من کل شهرو
جاده های اشک یادگارتن کوچه های شهر خاطراتتن یادگار عشق حال بد من چطوریه تو حال بد من یاد چشاتو خندیدناتو دل من کرده باز هواتو تموم دنیامو دادم پات من هیچی همه چی برا تو به تو همه چی دادم دلمو دادم همه چیز یه آدم تو با خاطره هاتو سعیمو کردم ولی نمیره یادم منو یه حال داغون سکوت غمگین شب و خیابون اگه نباشه پیشت اونی که میخوای چه غمی داره بارون نرفتی از دل و نه از خیالم جدایی از تو که نبود تو طالع ام کجایی تو اینه همش سوال من ... آخه تو رفتی تنهایی شد انتخابم به جون جفتمون همش تو خوابم یه کاری کن دیگه نیای به خواب من ... به تو همه چی دادم دلمو دادم همه چیز یه آدم تو با خاطره هاتو سعیمو کردم ولی نمیره یادم منو یه حال داغون سکوت غمگین شب و خیابون اگه نباشه پیشت اونی که میخوای چه غمی داره بارون نرفتی از دل و نه از خیالم جدایی از تو که نبود تو طالعم کجایی تو اینه همش سوال من ... آخه تو رفتی تنهایی شد انتخابم به جون جفتمون همش تو خوابم یه کاری کن دیگه نیای به خواب من ... آخه تو رفتی تنهایی شد انتخابم به جون جفتمون همش تو خوابم یه کاری کن دیگه نیای به خواب من ...
حمید صفت رو بیت سفید اگه که من بدم اگه که خدا زدم اگه تو میری بهشت ، این باشه سرنوشت تو خوب و ما بد و زشت ، اگه حقو رفیقت اینجوری نوشته من ریدم پَ به عشقت که فقط واسه رفتن به بهشته اگه ما بدا مثه شما خواستیم خوب باشیم نشد بشه نشد ، نشد ما تر و تمیز و گل و محجوب باشیم نشد بشه چه انتظاری از یه آدمِ محکومه که خواست خوب باشه نشد بشه زدن سرشو کردن وصله یِ ناجور تنش ، نشد بشه ببین این خدا تو رفیق ما هم بوده بپرس ازش حالا که بات جوره ، بگو همون دیوونه و مجنونه بگو همون که هرکاری کرد خودشو آب کشید وایساد جلوت گفت ممنونه بگو حمیدو حلال کنه اون شب خیلی مست بوده بگو میشناسه ، بگو بیای میام پیشوازت نشونیمم خواست بگو تهِ جهنم خونه دلبازه ببین ، من خدام ته لاته ، توو دزدی هم همراته میگه نکن بده ، ولی وقت فرارم دست پاته شاید بش شک کردم ولی اون کورسوی امید تهِ دلِ یه الواته ببین من خدام ، خیلی بچه لاته ، خیلی بچه لاته فکر میکنن خدا خوبه مال آدم خوباس ولی با ما بدا بیشتر زد و بند داره اصاً بخشش واسه همینه الو ، الو الو خدا الو الو الو خدا الو کجایی شما؟ الو ببینم چرا آنتن نمیده زنگ نمیزنی به ما الو الو الو خدا منم یه بنده خدا الو خیلی وقتم پشت خطم اما خطا قطعن الو الو الو خدا ، بگیر منو پَ نیستی چرا خیلی زنگ زدیم بگیم کارمون گیره دادی لاکارِ فرشته ها نرو نرو تو رو مولا ، ما رو گذاشتی به یه سری حافظِ دینت و تو مهربونی ولی این رفیقای گیرت اصن ندارن رحمی به ما نمیکنه قضیه سیب و تموم؟ ، فقط یه سیبه حروم؟ باغت آباد ولی تاوون سیبت کرده ماها رو بدجوری کبود نه این رسم رفاقت نبود ، من نه ایوبم نه صبور من یه معصومم یه جوون ، که کف ایران اهل قلاده نبود مثه من زیاده همه چی تموم ، که شده همه چی تموم واسشون میگی حالا مرثیه نخون و برو بدون قدر جوونیتو جوون میگم بد توی جوی عمو شهیدا مشتی میموندن اگه حتی هنو جنگی هم نبود ، یا فقط شهادت ما قبول نبود؟ خلاصه که رفیق ، رفیقِ بی رفیق کسی دلش کرفت ، از ما بگو براش اگه یه گوشه ای نشست ، با بغض گفت ای خدا اگه دلت شکست ، از ما بگو براش الو الو الو خدا الو کجایی شما الو ببینم چرا آنتن نمیده زنگ نمیزنی به ما الو الو الو خدا منم یه بنده خدا الو خیلی وقتم پشت خطم اما خطا قطعن الو الو الو خدا الو خوبی شما الو خیلی وقته منتظر رحمتیم پَ چرا نمیاد الو الو خدا ، الو الو خدا بابا بردار این لامصبو ، برو ، رو بیت سفید
سخته یه عمری به پای عشقت بشی اما یه باره عشقو تو چشماش نبینی سخته ببینی داره میذاره میره ب راش مهم نیست دل تنهات بمیره با من بمون و منو نکش با دردت تیر خلاصه برام نگاه سردت دوست دارم و تو نمیفهمی منو چه بی رحمی بی رحمی نفسمو میگیری میگیری خودتو ازم میری ... دوست دارم و تو نمیفهمی منو چه بی رحمی بی رحمی نفسمو میگیری میگیری خودتو ازم میری ... آسونه رفتن اگه عاشق نباشی هر وقت دلت خواست مث غریبه ها شی یادت نمونه کی بودی و کی بوده کسی که امروز زیر چشماش کبوده آسونه بردن اگه بازنده اینه اینی که میخواد پای عشقت بشینه عاشق نبودی تا بفهمی چی میگم بسه بریدم دیگه هیچی نمیگم دوست دارم و تو نمیفهمی منو چه بی رحمی بی رحمی نفسمو میگیری میگیری خودتو ازم میری ... دوست دارم و تو نمیفهمی منو چه بی رحمی بی رحمی نفسمو میگیری میگیری خودتو ازم میری ...
تمام گفتنی هایم بماند به یادت در دل من غم بماند من و تنهایی و شب های یلدا بماند تا من تنها بمانم گمانم کار ما میلنگد اینجا که گاو نر نمیدوشند بماند و فریاد نگاهم آن چنان بود که لب ها بسته میمانند بماند الهی قصه ی دعوت بماند من و ... بماند من و یاد تو ... من آنم که پر طاووس میخواست ولی خب جور هندوستان بماند و یک دیگی به آن دیگر سیاهی ولی غافل که هر دو شان بماند نمیشد گنج میسر رنج میخواست چطور بی رنج میسر بود بماند کمک کن خالق شعرم کمک کن نیوفتد از قلم چیزی بماند گرفت از خود دلم تنگ است ندانم ولی تو خوب میدانی بماند مرا جرمی به سویت میکشاند چرا قاضی مرا محکوم بماند من و یاد تو ...
اگه بودی از این باغ تورو میچیدمت اگه خورشید بودی توی آسمون میدیدمت اگه نور بودی یه روز میتابیدی به سقفمون تو ستاره بودی من چنگ میزدم به آسمون فقط امشب که نیست چند وقت پی تو میگشتم اگه روح بودی تو برزخ پی تو میگشتم میام از دریا بگیرم تورو ماهی نیستی اگه تو عشقی که عشق اشتباهی نیستی نبین الان خستم یه روزی غوغا میکنم میدونی من دری نمونده که برات وا نکنم یه شهر میخوان من تورو پیدا نکنم تو که نیستی هیشکی نیست پشتم دراد بی تو دنیا دستشو مشت کرد برام خود زندگی همین جوری نفس گیره بیا جون من تو اینجوری نباش دیگه نبین الان خستم یه روزی غوغا میکنم میدونی من دری نمونده که برات وا نکنم یه شهر میخوان من تورو پیدا نکنم
تو میروی و دیده ی من مانده بر آهت ای ماهِ سفر کرده خدا پشت و پناهت ای روشنیِ دیده سفر کردی و دارم از اشکِ روان آینه ای بر سرِ راهت آن شبنم افتاده به خاکم که ندارم بال و پرِ پرواز به خورشید نگاهت آیینه ی بختت ، سیهِ من شد و دیدم آینده ی خود در نگهِ چشمِ سیاهت چشمِ سیاهت تو را جویم ، تو را خواهم من از تو دوری ، نتوانم تو را جویم ، تو را خوانم بیا بنشین بر دامانم آن شبنم افتاده به خاکم که ندارم بال و پرِ پرواز به خورشید نگاهت تو را جویم ، تو را خواهم من از تو دوری ، نتوانم تو را جویم ، تو را خوانم بیا بنشین بر دامانم
کجای دلم بذارم این خاطره هاتو چجوری میشه پاک بکنم رد پاهاتو بگو به کجا برم که رو به روم نباشی کی آرزو کنم که آرزوم نباشی کجای دلم بذارمت دلم آتیشه این دل دیوونه بی چشات آدم نمیشه بگوه به کجا برم کجای این خیابون که بی قراری نکن واسه دوتامون سلامتیت که غمت قشنگه سلامتی دلت که تیکه سنگه خرابتم قشنگ ترین گناهم سلامتیت رفیق نیمه راهم سلامتی دردی که از تو یادگاره درختی که شکسته تبر زدن نداره همیشه یکی میره یکی میمونه تا تهش این عشق و عاشقی رو سخته بگیری سادش سلامتیت که غمت قشنگه سلامتی دلت که تیکه سنگه خرابتم قشنگ ترین گناهم سلامتیت رفیق نیمه راهم
دل من به نگات گره خورد یه شب کنار دریا بیا نازنینم هنوزم همونم که بری میشه غریب و تنها آخه من هنوزم دوست دارم به اندازه چشمام آخه بر نمیاد ازم دور شه از دست تو دستام آخه واسه قلبم نمیشه کسی مثل تو ای داد چی اومد سر تو که عشق من از چشم تو افتاد ای وای ای دل دیوونه چی شد که نمیمونه چی شد که عاشقی و قدر عشقتو نمیدونه ای دل دیوونه چی شد که نمیفهمه بدون اون میمیری و هنوز با تو بی رحمه هنوزم به نگات همون حسیو دارم که داشتم آخرش همینجاست بگو خسته ای روراست برو ولی نگو دوست نداشتم … آخه من هنوزم دوست دارم به اندازه چشمام آخه بر نمیاد ازم دور شه از دست تو دستام آخه واسه قلبم نمیشه کسی مثل تو ای داد چی اومد سر تو که عشق من از چشم تو افتاد ای وای ای دل دیوونه چی شد که نمیمونه چی شد که عاشقی و قدر عشقتو نمیدونه ای دل دیوونه چی شد که نمیفهمه بدون اون میمیری و هنوز با تو بی رحمه
قصه ی بودنِ من ، قصه یِ تکراری بود شب و روزم مثلِ آسمونِ رگباری بود من واسه خودم که زندگی نکردم هیچوقت زندگی نکردنِ من همیشه اجباری بود بغضی توو سینم که ، بشکنه دریا میشم این روزا بدجوری دارم تک و تنها میشم کاری با این دلِ بیچاره ی من کردن که دارم افسرده ترین آدمِ دنیا میشم دارم افسرده ترین آدم دنیا میشم زندگی کردم و هیچ چیزی نفهمیدم نفهمdدم حیف خیلی وقته دیگه از ریشه نخندیدم ، نخندیدم حیف خیلی وقته دیگه از هیچ کسی توو این دنیا حرفای قشنگِ عاشقانه قشنگِ عاشقانه حرفای قشنگِ عاشقانه نشنیدم حیف خسته ام از اینکه یه عمر ، با همه چی سَر کردم کاش به دنیایِ بچگی برگردم روزایی که این دلِ دیوونه خوش باور بود روزایی که غم بود اما زندگی بهتر بود روزایی که غم بود اما زندگی بهتر بود زندگی بهتر بود … زندگی کردم و هیچ چیزی نفهمیدم نفهمیدم حیف خیلی وقته دیگه از ریشه نخندیدم ، نخندیدم حیف خیلی وقته دیگه از هیچ کسی توو این دنیا حرفای قشنگِ عاشقانه قشنگِ عاشقانه حرفای قشنگِ عاشقانه نشنیدم حیف
دنیامی شوق تو چشمامی بیا نزدیکترم آرومم کن همیشه باهامی اونی که میخوامی خیره شو بهم بیا داغونم کن غماتو بده بره دلم منتظره بیای بگی دوسم داری دل من که عاشقه کشتی توی گله بیا بگو دوسم داری نازنین ناز تو دل بی تاب تو من به تو محتاجم و دل گرفتار تو نازنین ناز تو دل بی تاب تو
من به تو محتاجم و دل گرفتار تو شدم در به در زلف کج و طرح قشنگ چشم نازت تو در دل من شاهی و من عاشق رقصیدن سازت غماتو بده بره دلم منتظره بیای بگی دوسم داری دل من که عاشقه کشتی توی گله بیا بگو دوسم داری نازنین ناز تو دل بی تاب تو من به تو محتاجم و دل گرفتار تو نازنین ناز تو دل بی تاب تو من به تو محتاجم و دل گرفتار تو شدم در به در زلف کج و طرح قشنگ چشم نازت تو در دل من شاهی و من عاشق رقصیدن سازت غماتو بده بره دلم منتظره بیای بگی دوسم داری دل من که عاشقه کشتی توی گله بیا بگو دوسم داری نازنین ناز تو دل بی تاب تو من به تو محتاجم و دل گرفتار تو نازنین ناز تو دل بی تاب تو من به تو محتاجم و دل گرفتار تو
چه حال خوبی داره دلم وقتی نگات رو به منه چشای تو معنی همه ی خوابای خوب منه کی فکرشو میکرد عزیزم همه چی یهو رو به راه شه من عاشق شدم عاشق اون که بود و نبود دلم تو نگاشه چشات شاه کلیدن اجازه به قلبم نمیدن که وا باشه رو هرکسی اصلا تازه دیدم دارم دل به چه ماهی میدم به داد دلم میرسی چشات شاه کلیدن اجازه به قلبم نمیدن که وا باشه رو هرکسی اصلا تازه دیدم دارم دل به چه ماهی میدم به داد دلم میرسی پا بده به دستت میارم رو غرورمم پا میذارم هر دفعه میام میبینمت دلمو کنار تو جا میذارم پا بده به دستت میارم رو غرورمم پا میذارم هر دفعه میام میبینمت دلمو کنار تو جا میذارم چشات شاه کلیدن اجازه به قلبم نمیدن که وا باشه رو هرکسی اصلا تازه دیدم دارم دل به چه ماهی میدم به داد دلم میرسی چشات شاه کلیدن اجازه به قلبم نمیدن که وا باشه رو هرکسی اصلا تازه دیدم دارم دل به چه ماهی میدم به داد دلم میرسی
من باید امشب که بارونیه خونه از گریه خالی شم بدون تو دارم با آدمای شهر رفیق تر میشم این آدما انگار مثل خودم هستن حال منو دارن حال منو دارن این چشمای لبریز این چشمه های ابر چرا نمیبارن چرا نمیبارن کجا برم حالم یادم بره یک شب از درد من کم شه گریه ازم دوره ای کاش یک لحظه بغضم حریفم شه با زخم های من با این تن خسته رفیق باش امشب هرچی که بادا باد من ترمه میمونم تو تیغ باش امشب بزرگه دنیامون با این همه قد دلتنگی من نیست دردی تو این دنیا اندازه درد از دست دادن نیست من باید امشب که بارونیه خونه از گریه خالی شم بدون تو دارم با آدمای شهر رفیق تر میشم کجا برم حالم یادم بره یک شب از درد من کم شه گریه ازم دوره ای کاش یک لحظه بغضم حریفم شه با زخم های من با این تن خسته رفیق باش امشب هرچی که بادا باد من ترمه میمونم تو تیغ باش امشب
رخ مستش به خدا دلارو داغون میکنه نگاش چیکارا میکنه یه قشون پشت سرش جنگ میکنه جون دلم نگاش چی کارا میکنه نگار دردت نبینم نگار و مه جبینم نگار جون دلم محرم بشی دستت بگیرم نگار دردت نبینم نگار و مه جبینم نگار جون دلم محرم بشی دستت بگیرم این یار دل نداره همش سر به سرم میذاره با اون ناز و اداهاش صدای پاهاش چی بر سرم میاره دلتنگ یارم ولی یار نمیاد سراغم هر شب به یادشم و یار نمیاد سراغم با تاب مژگونش دل شده حیرونش منو میکشه دلبر میرم به دیدارش با ناز اطوارش دلو میکنه پرپر نگار دردت نبینم نگار و مه جبینم نگار جون دلم محرم بشی دستت بگیرم نگار دردت نبینم نگار و مه جبینم نگار جون دلم محرم بشی دستت بگیرم این یار دل نداره همش سر به سرم میذاره با اون ناز و اداهاش صدای پاهاش چی بر سرم میاره دلتنگ یارم ولی یار نمیاد سراغم هر شب به یادشمو یار نمیاد سراغم
ای دل غافل چیکار کردی تو با دل نشون به اون نشونی خوب نشونی میکشونی دلو هر جا بخوای تو دلربایی کاش یه جوری میشد که بتونی با دلم راه بیای اگه من حرف حرف خودمه از ترسه که همه دنباتن این رابطم چشم نخوره توی این شهر شلوغ آدم بد خیلی پره ... ای دل غافل چیکار کردی تو با دل که دیگه عقلمو کامل دادم از دست ای دل غافل بکش منت عشقو بفهمون به دلش تو یه چیزیت هست یکی یدونم تویی چراغ خونم تویی غیر از خودتو ولش کن طرف حسابت منم مست و خرابت منم هرکیو اومد دکش کن آی دکش کن خندید خندید دلم هرجوری تنگید دیگه دست خودم نیست اگه فهمید اگه فهمید ای دل غافل چیکار کردی تو با دل که دیگه عقلمو کامل دادم از دست ای دل غافل بکش منت عشقو بفهمون به دلش تو یه چیزیت هست
دیونه بودم با تو آدم شدم انگشت نمای همه عالم شدم عشقت نشسته توی این قلب من از نگام معلومه همه احوال من حال دلم بهتر از این نمیشه وقتی کنارمی واسه همیشه برای داشتنت نگا چه کردم من عاشقم دور سرت بگردم آخه وقتی نگام میکنی تو میره حواسم ببین چه حس خوبی داره این عشق تو واسم آشوب بودم حالا حالم خوبه جز تو به کسی دل نمیدم دل نمیبازم حالا وقتی نگام میکنی تو میره حواسم ببین چه حس خوبی داره این عشق تو واسم آشوب بودم حالا حالم خوبه جز تو به کسی دل نمیدم دل نمیبازم چشمای تو هزار و یک شب من پایین نمیاد با تو این تب من ببین شدی مخاطب خاص من با تو قشنگه همه احساس من وصله به تو قلب و دل و جون من نگاه تو آیینه بندون من عزیزتری از همه دنیا برام غیر تو دیگه چیزی من نمیخوام آخه وقتی نگام میکنی تو میره حواسم ببین چه حس خوبی داره این عشق تو واسم آشوب بودم حالا حالم خوبه جز تو به کسی دل نمیدم دل نمیبازم حالا وقتی نگام میکنی تو میره حواسم ببین چه حس خوبی داره این عشق تو واسم آشوب بودم حالا حالم خوبه جز تو به کسی دل نمیدم دل نمیبازم
من از زندگی بی تو میترسم عشقم کجایی نگو قسمت اینه که از من جدایی قسم خورده ام پایِ عشقت بمانم ، پریزادِ قلبم سرت با همه با یه دنیا بجنگم بی تو هر شب من خواب ندارم بذار پای دیوانگی ام عزیزم کجایی آشوبِ قلبم ، آرامشِ من توو موج موهای تو من گرفتارم عشقم کجایی بی تو هر شب من خواب ندارم بذار پای دیوانگی ام عزیزم کجایی آشوبِ قلبم ، آرامشِ من توو موج موهای تو من گرفتارم عشقم کجایی ببین آتش گرفتم زیرِ این باران ، تو نیستی چه بی رحمانه رفتی و تمامم را ، شکستی من از بیگانگان هرگز ننالیدم ، عزیزم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد عزیزم بی تو هر شب من خواب ندارم بذار پای دیوانگی ام عزیزم کجایی آشوبِ قلبم ، آرامشِ من توو موج موهای تو من گرفتارم عشقم کجایی بی تو هر شب من خواب ندارم بذار پای دیوانگی ام عزیزم کجایی آشوبِ قلبم ، آرامشِ من توو موج موهای تو من گرفتارم عشقم کجایی
دیوونه برق نگاهت منو گرفتارم کرد کیه که ببینتت دلش نره برات تو که با خنده هات میبَری هوش و حواسِ هر کیو دلت بخواد نداریم نه عزیزم رو دست چشمات با اون دلبریات کاری کردی به چشمم هیچ کسِ دیگه ای نیاد دیوونه ، برق نگاهت منو گرفتاره بدجوری قلبم بهت ، گرفتاره فکرِ تو یه لحظه راحتم نمیذاره دیوونه تو تمومِ دنیایِ منی نبینم یه روزی تو ازم دل بکَنی یا یه جایی بی هوا تو حرفِ رفتن بزنی فرق داره این دفعه با هر دفعه حسم زدم هر دری که آخر بهت من برسم نمیخوام هیچ کسی باشه دورت نه اصلاً گیرته این دلِ وامونده عاشقِ رسماً دیوونه ، برق نگاهت منو گرفتاره بدجوری قلبم بهت ، گرفتاره فکرِ تو یه لحظه راحتم نمیذاره دیوونه تو تمومِ دنیایِ منی نبینم یه روزی تو ازم دل بکَنی یا یه جایی بی هوا تو حرفِ رفتن بزنی دیوونه برقِ نگاهت منو گرفتاره …
به کارما اعتقاد داری؟ میدونی کارما چیه؟ میرفتم از دست ، میرفتی از قصد سوزوندیم و دودش توو چشمای خودت رفت اونم ولت کرد ، رفت و لهت کرد خون به دلم کردی اونم خون به دلت کرد بیچاره قلبم ، که باورت کرد هی تو میرفتی و میگفت دوباره برگرد سخته باورش ، تلخ شه آخرش بد کرد باهام آورد به جام ، ولی دوست دارمش این به او ، از اینور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقه چی شد نموند پس؟ این به او ، از اینور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقه چی شد نموند پس؟ من که چاره ی یه دنیا بودم و بیچاره ی تو تو نزاشتی چاره ای رفتی شدم آواره ی تو حالا دست از پا دراز تر اومدی بازم سراغم تهِ دیوونگیه بازم بشم دیوونه ی تو این به او ، از اینور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقه چی شد نموند پس؟ این به او ، از اینور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقه چی شد نموند پس؟ این به او ، از اینور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقه چی شد نموند پس؟ این به او ، از اینور رد شدی رد شد از اون در تو میگفتی عاشقه چی شد نموند پس؟
چقد این صورت عزیزه عزیزه برام من میمیرم تو میخندی یه ریزه برام من نمیخوام از این حالت با هیچی درام منو اینجوری ندیده ندیده کسی تو دقیقا تو همونجا که باید میرسی فرقش این میشه که میکشیم تو دلواپسی ... اگه دستم بهت برسه دیگه واسم هیشکی مث تو قشنگ نیست عشق منی دیوونه چقد این چشمات عسله دیوونم کردن یه سره کسی از تو قلب تو چی میدونه ای وای چه چشمایی اسمم رو نوشت جایی جایی که توی قلبت همیشه آرزوم بود ای وای دلم خواستش دیوونه شدم راستش دیوونه ی آدمی که اون شب رو به روم بود من که آدمش نبودم این عشق دیگه چی بود چشم بهم زدم دلم باهاش خیلی یکی بود من دیگه دیوونم بی تو نمیتونم ... دیگه نمیشد بدون چشمای تو سر کرد من خیلی دوست دارم دیوونه آخه برگرد من دیگه دیوونم بی تو نمیتونم ... ای وای چه چشمایی اسمم رو نوشت جایی جایی که توی قلبت همیشه آرزوم بود ای وای دلم خواستش دیوونه شدم راستش دیوونه ی آدمی که اون شب رو به روم بود ای وای چه چشمایی اسمم رو نوشت جایی جایی که توی قلبت همیشه آرزوم بود ای وای دلم خواستش دیوونه شدم راستش دیوونه ی آدمی که اون شب رو به روم بود
مث تو جایی ندیدم چقد تنهایی کشیدم من آخر قصه رو میدیدم تا حالا شده یک بارم تو بهم بگی دوست دارم من جز تنهایی چی دارم اگه بد بودم واست اگه قلبم زود جا زد دیگه میرم خیالت راحت چشات خیره به ساعت شد دیگه وقت رفتن شد حیف عشقی که با تو حرومم شد جنونه عشق تو عین جنونه هرکی میاد نمیمونه هرکی میاد نمیتونه من اینم زندگی کردم با تو هرکی که خواست بشه جا تو کو برسه بشه تا تو از چشمات افتادم از وقتی دل دادم حق دارم بهت وابسته شم میدونی بری چی میکشم جنونه عشق تو عین جنونه هرکی میاد نمیمونه هرکی میاد نمیتونه من اینم زندگی کردم با تو هرکی که خواست بشه جا تو کو برسه بشه تا تو
با دست بسته با پای خسته پشت حصار همچون شهیدان در مسلخ جان بر سر دار صد جان تشنه با تیغ و دشنه مانده به بند عریانتر از دشت تنهاتر از باد پای قرار هر جا رود دل از تو امان ندارد مجنون تو پا بر سر جان باز آرد آزاده ام هر چه جان را در بندو بلا پسندید خود غیر تورو نبیند چشمی که تو اشک ببندید دلداده ی تو چه نالد از عشقتو و خیالت با گریه ی او بگریی با خنده ی او بخندی افتادم اگر در بندو تورا از من اثری نیابد دل خسته مشو سرباز وطن برگشتو سری نیامد آنرا که خبر شد از غم عشق از او خبری نیامد